گروه محیط‌زیست- اسدالله افلاکی: درحالی‌که آمارهای مختلفی درباره میزان پدیده خشکیدگی رویشگاه‌های زاگرسی از سوی مراجع مختلف اعلام شده است اما مهندس مرتضی ابراهیمی رستاقی، عضو پیشین شورای‌عالی جنگل که به تازگی از مناطق مبتلا به خشکیدگی بلوط‌ها در ایلام بازدید کرده و دراین حوزه مشغول فعالیت‌های پژوهشی است، گفت:

هنوز آمار دقیقی از مساحت رویشگاه‌های زاگرسی مبتلا به پدیده خشکیدگی مشخص نیست این درحالی است که وضعیت مناطق آلوده به پدیده خشکیدگی در نواحی مرزی به‌شدت بحرانی است؛ به‌طوری که پیدا کردن پایه‌های مقاوم (درختان مقاوم) به پدیده خشکیدگی در این مناطق بسیار دشوار است.این کارشناس با سابقه که سال‌ها کار روی جنگل‌های زاگرسی را در پیشینه خود دارد، در گفت‌وگو با همشهری افزود: در «جنگل‌های لبه» یعنی جنگل‌هایی که در حد فاصل ۲ناحیه رویشی قرار دارند و به آنها جنگل‌های بینابینی نیز اطلاق می‌شود پدیده خشکیدگی بیش از سایر مناطق دامنگیر درختان شده است. در واقع این مناطق نسبت به سایر مناطق جنگلی از آسیب پذیری بیشتری برخوردارند.

ابراهیمی رستاقی با اشاره به اینکه رویشگاه‌های زاگرسی درآغاز بالغ بر ۱۱میلیون هکتار وسعت داشته اما اکنون این وسعت به ۶میلیون هکتار کاهش یافته است، گفت: دلیل این ادعا توده‌های جنگلی جدا افتاده وجزیره‌ای در سطح کشور است؛ توده ۳۲هکتاری بلوط‌ها در شازند اراک که تا کیلومترها اطراف آن اثری از جنگل وجود ندارد نمونه‌ای از جنگل‌های جزیره‌ای است.

وی رویشگاه‌های زاگرسی صالح آباد ایلام را یکی از مناطق بحرانی و بسیار حاد مبتلا به خشکیدگی اعلام کرد و گفت: خشکیدگی یک دلیل ثانویه است در واقع دراین مناطق مثل سایر مناطق زاگرسی، فشارهای مختلف نظیر بهره‌برداری از جنگل‌ها طی سال‌های متمادی، زراعت زیراشکوب، چرای دام و خشکسالی‌های اخیر درختان را دچار ضعف فیزیولوژیک کرده و زمینه را برای ابتلا به آفات مختلف ازجمله خشکیدگی فراهم کرده است.

تردید در نقش ریزگردها در پدیده خشکیدگی

وی درباره نقش ریزگردها در بروز پدیده خشکیدگی بلوط‌ها، گفت: اینکه ریزگردها تا چه اندازه در وقوع خشکیدگی بلوط‌ها نقش دارند نیاز به بررسی دارد و نمی‌توان در این‌باره با قطعیت اظهارنظر کرد اما آنچه مسلم است مجموعه فشارها به‌ویژه خشکسالی نقشی انکار ناپذیر در بروز این پدیده داشته است.

ابراهیمی در بخشی از سخنان خود ضمن انتقاد از سهل انگاری نسبت به مقابله با پدیده خشکیدگی بلوط‌ها گفت: متأسفانه مرتب سمینار و همایش برگزار و میلیون‌ها تومان هم خرج می‌کنند اما در عمل اقدامی برای مقابله با آفاتی که دامنگیر رویشگاه‌های زاگرسی شده صورت نمی‌گیرد. درحالی‌که اگر یک پنجم هزینه‌هایی که صرف این سمینارها و همایش‌ها شده صرف شناسایی مناطق مبتلا به پدیده خشکیدگی شده بود امروز نقشه دقیقی از مناطق مبتلا در دست بود.

وی با اشاره به اینکه جنگل‌های زاگرسی طی سالیان سال با بی‌توجهی مسئولان سازمان جنگل‌ها و مراتع مواجه بود، افزود: درسال ۱۳۷۵با فشار برخی نمایندگان مجلس، توجه به جنگل‌های خارج از شمال در دستور کار سازمان جنگل‌ها ومراتع قرار گرفت. درپی آن، در سال ۷۶ردیف اعتبار ویژه‌ای برای این رویشگاه‌ها اختصاص یافت. این اتفاق گرچه مبارک بود اما سبب شد استان‌های مختلف برای آنکه از قافله عقب نمانند و بتوانند از اعتبارات تخصیص‌یافته استفاده کنند با اعلام اینکه در شمار استان‌های زاگرسی هستند گزارش‌های متعددی در این‌باره تهیه کنند که این گزارش‌ها نیاز به‌کار کارشناسی دارد و بدون بررسی نباید به آمارهای مندرج در این گزارش‌ها اعتماد کرد.

ضرورت کاهش فشارها

این عضو سابق شورای‌عالی جنگل، کاهش فشارهای موجود روی رویشگاه‌های زاگرسی را از راهکارهای مهم مقابله با پدیده خشکیدگی بلوط‌ها عنوان کرد و افزود: گرچه برای خشکسالی نمی‌توان اقدامی کرد اما می‌توان سایر فشارهایی که جنگل‌های زاگرسی را تهدید می‌کند به حداقل ممکن کاهش داد زیرا تا فشارها و تخریب‌ها کم نشود نمی‌توان اقدام کارسازی برای نجات بلوط‌ها صورت داد.

وی با تأکید بر اینکه نجات رویشگاه‌های زاگرسی نیازمند اقدامات فنی و علمی است، گفت: با وجود اینکه قرار بود در مناطق مبتلا به خشکیدگی عملیات پرورشی انجام شود ولی به‌دلیل آنکه یک کارشناس دستوری صادر می‌کند که از سوی کارشناس دیگر نفی می‌شود استان‌ها می‌ترسند در این زمینه اقدامی انجام دهند. این نابسامانی در اظهارات کارشناسی هم ناشی از آن است که جنگل‌های زاگرسی به نوعی حیاط خلوت کارشناسان جنگل محسوب می‌شود و با همین رویکرد است که کارشناسانی که در حوزه جنگل‌های شمال کار کرده‌اند درباره رویشگاه‌های خارج از شمال هم اظهارنظر می‌کنند درحالی‌که رویشگاه‌های زاگرسی با جنگل‌های شمال بسیار متفاوت است و نمی‌توان صرف داشتن تخصص در حوزه جنگل‌های شمال، برای جنگل‌های زاگرسی هم نسخه پیچید.

به رسمیت نشناختن رویشگاه‌های زاگرسی

ابراهیمی ضعف آموزش را یکی دیگر از مشکلات اساسی رویشگاه‌های زاگرسی دانست و گفت: با وجود آنکه ۸۵درصد رویشگاه‌های جنگلی کشور مربوط به جنگل‌های خارج از شمال است اما در نظام آموزش عالی کشور حتی یک واحد درسی مربوط به جنگل‌های خارج از شمال وجود ندارد. با همین نگاه غلط است که حتی در دانشکده منابع طبیعی‌ای که در قلب جنگل‌های زاگرسی احداث شده، درس‌های مربوط به جنگل‌های شمال را تدریس می‌کنند. البته ۵واحد درس جنگل‌های خارج از شمال وجود دارد که اختیاری است؛ یعنی دانشجو می‌تواند آن را انتخاب نکند. دریک عبارت، دانشکده‌های منابع طبیعی کشور هنوز جنگل‌های خارج از شمال را به رسمیت نمی‌شناسند، ولی متأسفانه موقع اظهارنظر که می‌شود هر کسی که یک‌بار برای پیک نیک هم به رویشگاه‌های زاگرسی رفته باشد به‌خود اجازه می‌دهد درباره این جنگل‌ها اظهارنظر کند.

وی شناسایی پایه‌های مقاومی (درختان مقاوم) که در قبال آفات مقاومت نشان داده‌اند را یکی از اولویت‌های اصلی برای نجات مناطق مبتلابه خشکیدگی عنوان کرد و افزود: پایه‌های مقاوم به‌طور یقین کلاس ژنتیک مجزایی دارند که می‌توان به شیوه غیرجنسی آنها را تکثیر کرد زیرا تولید با بذر منتقل‌کننده تمام صفات ژنتیک پایه مادری نیست به همین دلیل با کشت بافت یا با تولید نهال از طریق قلمه زدن می‌توان این پایه‌های مقاوم را تکثیر و در رویشگاه‌های جنگلی حفظ کرد. برای نمونه، در مناطق مرزی که شدت پدیده خشکیدگی بسیار زیاد است در کنار بلوط‌ها، درختان بنه را می‌بینیم که از پدیده خشکیدگی مصون مانده و آسیبی ندیده است بر همین اساس، این پایه‌ها را می‌توان حفظ و تقویت کرد.

به گفته ابراهیمی، در صالح آباد ایلام ۳گونه(درخت) از ۳منطقه اکولوژیکی مختلف داریم؛ بنه از منطقه «ایران وتورانی»، بلوط از منطقه «زاگرسی» و رملیک از منطقه «خلیج عمانی». این ناحیه یک ناحیه انتقالی و بینابینی است که بلوط آن آسیب دیده اما بنه و رملیک موجود دراین ناحیه وضعیت بسیار خوبی دارند بنابراین، برای نجات این بخش از رویشگاه‌های زاگرسی، می‌توان بنه را دراین منطقه تقویت کرد.

کد خبر 226034

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار محیط زیست

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز